امام حسن مجتبی ع در پانزدهمین روز ماه مبارک رمضان به سال دوم یا سوم هجری در مدینه دیده به جهان گشود . او نخستین فرزند علی و زهرا علیهما السلام است و در آغوش نبوت و مهد عصمت و مکتب ولایت نشو و نما یافت و از اهل بیت و اهل کسا است .
امام حسن علیه السلام پس از پدرش ده سال زندگی کرد که از این مدت شش ماه خلافت ظاهری داشت و نه سال و شش ماه در خانه نشست و با معاویه در مکاتبه های سیاسی بود .
در جنگ با معاویه نیز آشکار شد که یاران امام مجتبی ع اهل نبرد نیستند و به آن حضرت خیانت خواهند کرد زیرا معاویه بسیاری از لشکریان امام حسن ع را با پول و وعده خریده بود . بنابراین از سویی شکست حضرت در این مبارزه قطعی بود و از سوی دیگر کشته شدن امام نقشی در رسوایی بنی امیه و آشکار ساختن چهره واقعی آنان نداشت چون معاویه ظاهر دین را حفظ می کرد و خود را در شمار کاتبان وحی جا زده و افتخاراتی برای خود تراشیده بود . بطوریکه بسیاری از مسلمانان تقدسی برای او قائل بودند . از این رو خون حضرت و طبعا خون امام حسین ع و شیعیان پاک باخته آن امام بزرگوار به هدر می رفت و معاویه پس از وی فرزندش یزید یکه تازه میدان حکومت اسلامی می شدند و آنگاه بود که دیگر از اسلام چیزی باقی نمی ماند .
معاویه با این آگاهی . از جنگ با امام حسن ع دو نقشه اساسی در سر داشت : ۱) کشتن و نابود ساختن هواداران علی ع ۲ ) دستگیر کردن آن حضرت . که یا در حال اسارت و با ذلت هر چه تمام تر او را به قتل رساند و یا با منت آزادش سازد و تا ابد ننگی را که رسول خدا ص در فتح مکه بر بنی امیه نهاد و آنان را آزاد کرده خواند . بر آن حضرت بنهد و دیگر هیچ یک از علویان توان و ابروی قیام علیه او و سایر بنی امیه را نداشته باشند . ولی امام با آتش بسی که اعلام کرد . آن توطئه شوم را خنثی ساخت و این مطلبی است که در سخنان امام مجتبی ع آمده است .