متفکران

وبلاگ فاطمه سادات حسینی نسب

۷ مطلب با موضوع «اشعار امامان معصوم» ثبت شده است

ضامن اهو

امام رضا (ع)            میگریم آنقدر که کمی وا شود دلم

در بین زائران شما جا شود دلم

بر بال کفتری دل خود را نوشته ام

باید کدام صحن تو انشا شود دلم ؟

یوسف اگر تویی جگر غرق خون کم است

کاری کن ای عزیز زلیخا شود دلم

آنقدر نذر کرده ام آقا که روز حشر

با دست پر محبتت امضا شود دلم

اکسیر کن مرا به عیار نگاه خود

چون طاق صحن کهنه مطلا شود دلم

“هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق”

عاشق شدم که حضرت عیسی شود دلم

دارد دوباره می ترکد بغض عاشقت

قدری بخند بلکه که خنثی شود دلم

مخفی شده ست کنج ضریح تو روح من

دست مدد بگیر که پیدا شود دلم

۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه حسینی نسب

باقر العلوم

     امام باقر              دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر

که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر

ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا

کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر

ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده

سلاطین جهان یکسر گداى حضرت باقر

زبان از وصف او لکن، قلم از مدح او عاجز

که جز حق کس نمى ‏داند بهاى حضرت باقر

نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم

به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر

به ذرات جهان یکسر بود او هادى و رهبر

که جان عالمى گردد فداى حضرت باقر

برو کسب فضیلت کن چو مردان خدا اى دل

ز بحر دانش بى منتهاى حضرت باقر

اگر گردد شفیع ما بنزد خالق یکتا

بهر هر دردى شفا بخشد دعاى حضرت باقر

ز اندوه و غم و محنت بود آسوده و راحت

بزیر سایه و تحت لواى حضرت باقر


۲۶ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه حسینی نسب

زین العابدین

        امام سجاد                     بعد از آن موقع سرخ، بلا سهم تو شد

پیکر سوخته ی کرب و بلا سهم تو شد


بعد از آن واقعه هفتاد و دو آیینه شکست
ناگهان داغ دل آینه ها سهم تو شد


بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست
بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد


بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت
خطبه ی اشک برای شهدا سهم تو شد


بعد از آن واقعه در هروله ی آتش و خون
در شب خوف و خطر خطبه ی «لا» سهم تو شد


بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم
خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد


خیمه ی نور تو در فتنه ی شب سوخت ولی
کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد


بعد از آن واقعه، ای زینت سجاده ی عشق
از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد


بعد از آن واقعه، ای کاش که می مردم من
مصلحت نیست بگویم، که چه ها سهم تو شد


بعد از آن واقعه ی سرخ ، حقیقت گل کرد
کربلا در تو درخشید، خدا سهم تو شد

 

۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۷:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه حسینی نسب

سردار کربلا

  امام حسین


حب الحسین رشته تحصیلی شماست
دانش سرای عشق و جنون شهر کربلاست
در مبحث حسین شناسی موفقید
موضوع بحث سینه زدن پای روضه هاست
تا روز محشر مدرکتان را نمیدهند
برگ قبولی همه در پوشه خداست
پایین کارنامه هر شخص نوشته اند
این مهر سرخ مهر شهنشاه کربلاست
محشر کنار درب جنان داد میزنید
مردم ندیده اید که آقای ما کجاست؟
تنها به عشق اوست که به اینجا رسیده ایم
جنت بدون حضرت ارباب بی صفاست
ناگاه جبرئیل امین ناله میزند
آقایتان حسین همان مرد سر جداست
محشر دوباره از غم او سینه میزنید
آنجا خدا به خیر کند محشری به پاست...

۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه حسینی نسب

کریم اهل بیت

        امام حسن          مارا غلام کوی حسن آفریده اند

مبهوت و مات روی حسن آفریده اند

ما را پیاله نوش شرابش رقم زدند

مست از خم و سبوی حسن آفریده اند

خورشید را به این همه نقش و نگارها

از طلعت نکوی حسن آفریده اند

روشن ز نور روی مهش گشته روزها

شب را اسیر موی حسن آفریده اند

آری ز مقدمش همه جا بوی گل گرفت

گل را ز رنگ و بوی حسن آفریده اند

از انبیاء و اولیا همه را صف به صف ببین

مدهوش خلق و خوی حسن آفریده اند

میل نگاه هر چه گدایان شهر را

ولله سمت و سوی حسن آفریده اند

۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۰:۵۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه حسینی نسب

شیر خدا

امام علی

زلیلایی شنیدم یا علی گفت          به مجنونی رسیدم یا علی گفت

مگر این وادی دارالجنون است             که هر دیوانه دیدم یا علی گفت

نسیمی غنچه ای را باز میکرد            به گوش غنچه آندم یا علی گفت

خمیر خاک آدم چون سرشته            چو بر میخاست آدم یا علی گفت

مسیحا هم دم از اعجاز میزد              زبس بیچاره مریم یا علی گفت

مگر خیبر زجایش کنده میشد            یقین آنجا علی هم یا علی گفت

علی را ضربتی کاری نمیشد               گمانم ابن ملجم یا علی گفت

دلا باید که هردم یا علی گفت            نه هر دم بل دمادم یا علی گفت

که در روز ازل قالوبلا را                     هر آنچه بود عالم یا علی گفت

محمد در شب معراج بشنید              ندایی آمد آنهم یا علی گفت

پیمبر در عروج از آسمانها              بقصد قرب اعظم یا علی گفت

به هنگام فرو رفتن به طوفان                  نبی الله اکرم یا علی گفت

به هنگام فکندن داخل نار             خلیل الله اعظم یا علی گفت

عصا در دست موسی اژدها شد                کلیم آنجا مسلم یا علی گفت

کجا مرده به آدم زنده میشد                یقین عیسی بن مریم یا علی گفت

علی در خم به دوش آن پیمبر                قدم بنهاد و آندم یا علی گفت

۲۳ آذر ۹۵ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه حسینی نسب

منتظران ظهور

ادامه مطلب...
۲۳ آذر ۹۵ ، ۲۰:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فاطمه حسینی نسب